جا داره که امشب من از همه شما دوستانم تشکر کنم که هر کدام به نحوی باعث تقویت روحیه من می شید و وبلاگ منو با حضور گرمتون روشن می کنید می خوام از آقای شکرانی ( مهدی ) برای تمامی زحماتی که برای این وبلاگ کشید تشکر کنم از سوک سوک عزیز ، نمکپاش ، سامان سالاری ، فرزین ، داریوش ، مافیا ( علی ) ، بدسیگنال  ، مرمر ، ساغر، هیلدا ، عرفان و تمامی اونهایی که اومدن و نظر هم ندادن ممنونم
   راستی نیمه شعبان ( ولادت امام زمان ) رو بهمه تبریک   میگم

عکس قشنگت روبروم
نگاه تو تو چشمام
قصه می گن چشمای تو
از عشقی بی سرانجام از اون روزا تا این شبا انگار یه عمر گذشته ببین که شیشه دلم تو دست تو شکسته
نگو تموم شده گذشته ها گذشته این فاصله میون ما طلسم سرگذشته
بمون بمون که اشک غم شکسته توی چشمام
نمی شنوی فریادمو که بی تو خیلی تنهام دنیا به این بزرگیو دنیای من کوچیکه
تو رفتی و برای من نمونده عشق دیگه
از من چطور گذشتیو به روم درا رو بستی
فقط تو رو می خواستم و تو بودی که نخواستی
می خوام که تو شبهای خودم خلوت کنم به یادت
تو شهر رویا گم شم به یاد خاطراتت
تو نیستی و بدون تو فضای خونه سرده
بیا ای عشق خوبم من دلم هواتو کرده

همیشه فکر می کردم که من حتماْ نیاز به یه تکیه گاه دلرم ولی امروز حس می کنم که نه تنها هیچ نیازی به تکیه گاه ندارم بلکه خودم می توانم یک تکیه گاه باشم . درسته تنهام ولی می تونم یک کسی رو از تنهایی درارم درسته دیگر جانی ندارم ولی می تونم به یک کسی جان بدهم . درسته امیدی ندارم ولی می تونم امید ببخشم .