نمی دونم چرا وقتی با توام دل بهونه نداره گریه کنه
هر زمونی که صحبتت میون میاد از تو سینه دل می خواد ناله کنه
می خواد که آدما بدونن که دل تنهایی دیده
شب و روزش همین بود که چقد شکنجه دیده
دل از قفس پریده جز سیاهی رنگی ندیده همه حرفاش تو هستی دل از هر جا بریده
تا کی نفس کشیدن هی دنبالت دیویدن توی تنهایی نشستن به سیاهی دل سپردن ؟؟؟؟؟
سلام ساغر
مبارکه
من لینکتونو میذارم...
ان شاا... موفق باشی
مرسی از لطفت
قدم رنجه فرمودین
بدون شرح